تولد مامان طاها
سلام مامانی ٣١/٥/٩٠ از صبح بابایی چیزی نگفت بعد از ظهر گفت من میرم حلیم میخرم میام رفت و بعد مامانی و خاله ملیحه اومدند با یک دسته گل سوپرایز شدم و بعد به بابایی زنگ زدم بابا گفت برنامه منو خراب کردند گفت الان میام شام سفارش میدیم و بعد دیدم بابایی و عمه بهناز و نیمول پشت درند با کیک و کادو خیلی خوشحال شدم و کلی غافلگیر شدم . از بابایی یه دنیا ممنونم . با شما هم تمام عکسامو گرفتم که میبینی از شما هم ممنون طاها خان که بیدار موندی و کلی باهم خندیدیم .
نویسنده :
مامان طاها جون
0:54